2014-09-21


مثل بانویی در لباس شب
ملافه ی سفید را دور تن ات کشیده ای
- می روی خودت را بشوری -
باقیمانده ی من روی تخت افتاده
در خلسه ای آسمانی
دم درگاهی
سرت را بر می گردانی
با لب خندی
 درون من
روی صورت تو
***

Like a lady in night dress
wrapped yourself in white sheet
-you go to wash yourself-
my remaining on the bed
tranced.
in the doorway
you look at me
with a smile
inside me
on your face.

***