2011-03-14

طوری که کسی متوجه نشود
قاشقی کش رفته ام
از اتاقم، کنار کمد دیواری شروع کرده ام
می کنم، از زیر اقیانوس هم رد می شوم
آن طور که حساب کرده ام، بهار نشده در آغوش تو هستم




2011-03-09

بیا فرار کنیم
من تمام عاشقانه هایم را در خانه جا می گذارم
و همسفر تو می شوم
بیا فرار کنیم
بالای آن کوه ها
دست مان می رسد به ابرها
تو حرف می زنی و من چیزی نمی شنوم
من می شوم بانوی قصه ها
تو سبد سبد برایم جادو بیاور

آفتاب چشم ام را می زند
سایبان دنیا را باز کن


بیا به کودکی برگردیم
تو بنشین روی تاب
در گرمای هرمزگان
من چشمان ام را تنگ می کنم و
تاب ات می دهم
آنطرف تر یکی
ثبت می کند خوشبختی کودکانه مان را

2011-03-03


شب هایی که آسمان صاف است

می شود ستاره ها را شمرد