تراشه ها
2010-11-21
روبروی ام نشسته و
چه می فهمد
چشمان اش اقیانوس است
اقیانوس هند
صدای اش بندرگاه
تن اش خلیج
دستان اش ماهی
قلاب می اندازم ماهی دستان اش را می گیرم
از خلیج تن اش
کاش می شد کف پوش چشمان اش را برداشت
و
سر خانه و زندگی برگشت
1 comment:
Vera
March 4, 2011 at 9:37 PM
Like
Reply
Delete
Replies
Reply
Add comment
Load more...
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
Like
ReplyDelete